انتخاب همسر

مزایا و معایب ازدواج فامیلی کدامند؟
شاید ماجرا به غلظت گذشته و عهد آسمانی دخترعمو و پسرعمو نباشد اما هنوز هم فامیل، یکی از منابع مهم همسریابی برای دختران و پسران ایرانی است. اما فکر می کنید با سبک زندگی امروزی هنوز هم می توان ازدواج فامیلی موفقی را تجربه کرد؟ اصلا ازدواج فامیلی بهتر است یا ازدواج غیرفامیلی؟ مزایا و معایب ازدواج با اقوام چیست؟ کارشناسان موافق و مخالف ازدواج فامیلی نظریههای مختلفی دارند که شنیدنی است اما همه، این مساله علمی را قبول دارند که احتمال بروز مشکلات ژنتیکی در ازدواجهای غیرخویشاوندی 2 تا 3درصد است. در حالی که این رقم برای ازدواجهای خویشاوندی به 4 تا 5درصد میرسد. هرچند شاید به نظر این تفاوت یک درصدی اندک باشد اما با احتساب آمار موالید سالیانه عدد قابلتوجهی میشود یعنی اگر بخواهیم بدون ضرورت انجام مشاوره ژنتیک ازدواجهای فامیلی را توصیه کنیم، نمیتوانیم به سادگی بار اقتصادی و مشکلات دیگر این افراد بیمار را که به جامعه تحمیل میشود، نادیده بگیریم. آشنایی بیشتر است از آن جا که در پیمان ازدواج نه تنها 2 نفر، بلکه در واقع 2 خانواده با هم وصلت می کنند بنابراین لازمه یک ازدواج مناسب، داشتن تناسب خانواده ها در زمینه های فرهنگی، اقتصادی و اعتقادی است که در ازدواج های فامیلی از آن جا که افراد سال ها با هم زندگی کرده اند، در بیشتر موارد این تناسب ها دیده می شود و حتی سبک تربیتی که دختر و پسر با آن بزرگ شده اند، در بیشتر موارد یکسان است چرا که طرفین از کودکی بنا به سلیقه خانواده و والدین خود تحت قواعد خاصی پرورش یافته اند و به همین دلیل به احتمال زیاد مشکلی با خانواده عروس یا داماد نخواهند داشت. همچنین از نظر آسیب های اجتماعی نظیر مصرف سیگار، داشتن ارتباط های نامناسب و ... امکان رسیدن به اطمینان بیشتر است و این موارد از مهم ترین مزیت های این نوع ازدواج هاست. به هیچ وجه از اهمیت تحقیق غافل نشوید قبل از هر ازدواجی لازم است دو طرف یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند و بررسی کنند که آیا با هم تناسب دارند یا خیر. این مورد در ازدواجهای فامیلی نباید فراموش شود. بسیاری از مردم گمان میکنند چون خانواده دختر و پسر یکدیگر را میشناسند، فضایی را که دختر و پسر در آن پرورش یافتهاند و حتی آسیبهای آن را خوب میشناسند و به قولی جمله معروفی دارند که میگویند «او را مثل بچه خودم بزرگ کردهام» پس نسبت به بررسی و ارزیابی این تناسبهای مهم نیازی احساس نمیکنند. اتفاقا اکثر مشکلات هم از این طرز فکر ناشی میشود که دو خانواده بیگدار به آب میزنند. پس اجازه بدهید بدون آنکه بگوییم ازدواج فامیلی خوب است یا بد، با هم بدیها و خوبیهای این تصمیم یعنی وصلت با فامیل را بررسی کنیم. شاید وقتی محاسن و معایب آن را بدانید بهتر بتوانید انتخاب کنید و در هر ازدواجی که دارید چه با فامیل و چه غریبه، موفق و خوشبخت شوید. هرچند در ازدواج های فامیلی دختر و پسر از یکدیگر و خانواده هایشان شناخت خوبی دارند اما به هیچ وجه به خاطر فامیل بودن نباید از اهمیت تحقیق درباره طرف مقابل غافل شد. بنابراین هم خانواده دختر و هم خانواده پسر باید برای تحقیق از محل تحصیل، محل کار و دوستان صمیمی طرف مقابل پرس و جو کنند تا در آینده با مشکلی مواجه نشوند. توقعی که نباید داشته باشید دختر و پسرهایی که با هم ازدواج می کنند باید دارای تشابهات زیادی باشند بنابراین صرف هم کفو بودن خانواده ها برای شروع یک زندگی کافی نیست و باید 2 نفر بعد از خواستگاری رسمی با دقت زیاد درباره تشابهات مذهبی، اعتقادی، تحصیلی، شغلی، مالی، خانوادگی و طرز تفکر در مورد اداره زندگی با هم به توافق برسند و توقع نداشته باشند که طرف مقابلشان دقیقا با آن ها هم سلیقه باشد. رسیدن به این هدف با گفت و گو، موثر و قابل دست یابی به نظر می رسد. هرچند در ازدواج های فامیلی دختر و پسر از یکدیگر و خانواده هایشان شناخت خوبی دارند اما به هیچ وجه به خاطر فامیل بودن نباید از اهمیت تحقیق درباره طرف مقابل غافل شد از خواستگاری حتما این کار را انجام دهید از نکات بسیار مهم در ازدواج های فامیلی آن است که امکان انتقال بیماری های ارثی در این گونه ازدواج ها نسبت به دیگر ازدواج ها بیشتر است و این از معایب مهم این سبک از ازدواج هاست. آمار و احتمال وقوع مهم ترین بیماری های ژنتیکی در ایران شامل تالاسمی، بیماری های قلبی و عروقی و عقب ماندگی های ذهنی در ازدواج های فامیلی بیشتر است. بنابراین مهم ترین شرط قبل از خواستگاری و درگیر کردن طرفین در یک رابطه عاطفی و قبل از اعلام رسمی به اطرافیان انجام مشاوره ژنتیک زیر نظر خانواده هاست. بنابراین توصیه می شود قبل از هر اقدامی و حتی قبل از علنی کردن این خواستگاری، حتما مشاوره ژنتیک صورت گیرد و بعد از اطمینان یافتن از نبود مشکل در این مورد، خواستگاری رسمی صورت گیرد و به دختر و پسر اجازه داده شود در جلسات خواستگاری، یکدیگر را از نظر اخلاقی و شخصیتی محک بزنند. نقش جدید والدین همسرتان را بپذیرید یکی از نکات قابل توجه که در ازدواج های فامیلی وجود دارد این است که اگر اختلافی بین زن و شوهر جوان ایجاد شود، مشکل آن ها به خانواده هایشان و در نتیجه به کل فامیل منتقل می شود. زوج های جوان باید بدانند که بعد از ازدواج، نسبتی که بین آن ها و عمو یا خاله یا عمه شان بوده است حالا تغییر می کند و باید آن ها را والدین همسرشان بدانند. بنابراین توجه داشته باشید که ممکن است بعد از گذشت مدتی از شروع زندگی مشترک، توقعات شما از خانواده همسرتان تغییر کند و با ادامه این روند تعارضاتی میان شما و خانواده همسرتان شکل گیرد. همچنین در برخی مواقع دیده می شود اختلاف های خانوادگی و فامیلی پدر و مادرها به زندگی زوجین کشیده می شود و بر روابط میان آن ها تاثیر می گذارد و به سلامت زندگی آن ها آسیب وارد می کند. بنابراین شما پس از بررسی های لازم اگر تصمیم به ازدواج گرفتید، لازم است با کسب مهارت های زندگی، رفتاری جدید با والدین همسرتان داشته باشید که نه تنها نقش قبلی شان را حفظ کنید بلکه در جایگاه خاص تری هم قرار بگیرید و از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری کنید. اگر مهارت ارتباط سالم با خانواده همسر را یاد بگیرید، میتوانید مانع اختلافات خانوادگی شوید و این یعنی مدیریت صحیح و داشتن خانوادهای سالم. در این شرایط شما قادرید مشکلات بین خود و همسرتان را حل و فصل کنید و اگر مهارتی را که برای داشتن زندگی سالم باید داشته باشید، ندارید با کمک مشاور میتوانید آن را یاد بگیرید. این نکته مهم را به خاطر بسپارید که اگر فاقد مهارتهای مهم زندگی باشید چه با فردی که در خانواده و فامیل است و چه با فردی که غیرآشناست، ازدواج کنید موفق نخواهید بود. اگر نتوانید با همسرتان و خانواده او درست رفتار کنید، اگر نتوانید مشکلات را ارزیابی کنید، تفاوتی نمیکند شرایط ازدواجتان چه باشد، چون در هر صورت بازنده هستید.
اشتباهات رایج دوران آشنایی کدامند؟
ناآشنا بودن ما با روحیات طرف مقابل و تمایل به نشان دادن چهرهای مثبت از خودمان ممکن است موجب بروز اشتباهاتی از جانب ما در دوران آشنایی شود که با توجه به میزان شدت آن ممکن است تبعات گوناگونی از جر و بحثهای جزئی تا برهم خوردن آشنایی یا گذاشتن تأثیر منفی بر زندگی مشترک داشته باشد. قربانی یکی از مهمترین اشتباهات دوران آشنایی را نادیده گرفتن مشکلات بزرگ دانست و گفت: بعضی از ما به دلیل این تصور غلط که دوران آشنایی پیش از ازدواج باید بهترین دوران زندگی ما باشد و بدون کوچکترین ناراحتی و جر و بحثی تمام شود، یا به دلیل علاقۀ شدیدی که به نامزدمان داریم و دوست نداریم کوچکترین ناراحتی وی را ببینیم و یا چون هنوز با وی کاملاً راحت نیستیم، از اختلافات بزرگی مانند تفاوتهای عقیدتی، فرهنگی، رفتارهای نادرست و... به سادگی میگذریم و هیچ نمیگوییم، اما این کار نهتنها موجب بهبود روابط ما نمیشود، بلکه از آنجایی که نامزد ما در مورد این مشکل چیزی نمیداند، به رفتار خود ادامه میدهد و این کار وی ممکن است موجب ناراحتی و دلسردی ما شود. قربانی حساسیت بیش از حد را یکی دیگر از اشتباهات دوران آشنایی برشمرد و اظهارکرد: این مشکل در نقطۀ مقابل مشکل قبلی، یعنی نادیده گرفتن مشکلات بزرگ قرار دارد و زمانی رخ میدهد که طرفین نگاهی رویایی نسبت به رابطهشان دارند و تصور میکنند که رابطۀ کامل رابطهای است که هیچ تعارضی در آن وجود نداشته باشد. در چنین حالتی فرد به محض روی دادن کوچکترین اختلاف ناراحت میشود و گاهی مخالفت نامزدش را به عنوان علاقه نداشتن وی تعبیر میکند. برای مواجهنشدن با چنین مشکلی بهترین راهکار، اتخاذ یک دیدگاه واقعبینانه نسبت به شرایط رابطهای موفقیتآمیز و پذیرش تفاوتها از ابتدای آشنایی است. باور به اینکه بعد از ازدواج مشکلات کم میشود این روانشناس تصریح کرد: از آنجایی که شما و نامزدتان تازه با هم آشنا شدهاید، طبیعی است که در مورد بعضی از مسائل زندگی با هم کمی تعارض و اختلاف نظر داشته باشید، اما مهم این است که هیچ مشکلی با گذشت زمان خودبهخود حل نمیشود. درست است که شما با گذشت زمان به اخلاق و روحیات نامزدتان بیشتر آشنا میشوید، اما آشنایی بهتنهایی برای حل مسائل کافی نیست، تنها در صورتی که از همین حالا شیوههای حل تعارض را با نامزدتان تمرین کنید، میتوانید به داشتن یک زندگی مشترک موفقیتآمیز امیدوار باشید. تغییر دادن خود بهمنظور جلب رضایت طرف مقابل وی در ادامه گفت: بعضی از افراد به خاطر اینکه بتوانند علاقه طرف مقابل را به خود جلب کنند، سعی میکنند بعضی از رفتارهایشان را تغییر دهند. البته تغییر دادن رفتار فینفسه کار بدی نیست، اما اگر قصد ما این باشد که فقط در دوران آشنایی این کار را انجام داده و بعد از ازدواج به روال خود برگردیم، یا به عبارتی برای مدتی نقش بازی کنیم، این کار ما نوعی فریب محسوب شده و بعدها موجب بروز مشکلات بزرگی در زندگی مشترک میشود. پس بهتر است ما در مدت آشنایی خودِ واقعیمان را نشان دهیم تا طرف مقابل بتواند انتخاب آگاهانهای داشته باشد. اعتقاد به تغییر طرف مقابل قربانی تاکید کرد: گاهی اوقات هم ما با این تصور که در آینده میتوانیم نامزدمان را تغییر دهیم، بعضی از جنبههای مهم رفتاری و شخصیتی وی را نادیده میگیریم. تغییرکردن کار راحتی نیست و شرط اصلی آن، خواست خود فرد است. طولانیکردن دوران آشنایی وی تصریح کرد: همانطور که داشتن دوران آشنایی کوتاهمدت توصیه نمیشود، طولانیشدن دوران آشنایی هم تبعات منفی دارد که از مهمترین آنها میتوان به از دست دادن تمایل و انگیزۀ طرفین برای ازدواج، احتمال افزایش دخالت والدین و حساس شدن طرفین و به تبع آن افزایش توقعات و تعارضها اشاره کرد. ابراز نکردن عقاید و توافقهای مصلحتی این روانشناس در ادامه گفت: گاهی اوقات بهویژه در ابتدای آشنایی، ما بهخاطر اینکه به طرف مقابلمان نشان دهیم که چقدر با هم تفاهم داریم، بسیاری از نظرها و عقاید خود را ابراز نمیکنیم یا به خاطر خشنود کردن نامزدمان با کار یا نظری موافقت میکنیم که به آن اعتقاد قلبی نداریم. البته احترام گذاشتن به نظر دیگران کار بسیار خوبی است، اما اگر این مسئله یک طرفه باشد و زیاد تکرار شود، میتواند مشکلاتی به بار آورد. نیاموختن زبان مشترک قربانی با بیان اینکه بسیاری از مشکلات دوران آشنایی تنها به این دلیل رخ میدهند که دو طرف هنوز زبان مشترکی پیدا نکردهاند،اظهارکرد: نامزد شما چیزی میگوید و برداشتی که شما از حرف او میکنید، آنقدر ناخوشایند است که تا چند شب خواب به چشمتان نیامده و حتی در مورد انتخابتان دچار تردید میشوید، در صورتی که وی هیچ منظوری نداشته است. بهترین راه برای از بین بردن این مشکل، این است که زمانیکه نامزدتان حرفی میزند، به جای اینکه برداشتتان را در ذهنتان نگه دارید، با او در میان بگذارید تا ببینید که آیا بهخوبی متوجه منظور او شدهاید یا خیر. اولویت تفاهم بر علاقه وی در ادامه گفت: گاهی بدون اینکه هیچگونه علاقهای به طرف مقابل داشته باشید، به فکر ایجاد تفاهم هستید و ممکن است فکر کنید با ازدواج، علاقه ایجاد میشود. همانطور که تنها با علاقه نمیتوان تفاهم ایجاد کرد، تنها با تفاهم هم نمیتوان انتظار علاقه و جذابیت داشت. تفاهم مهم است اما علاقه، تعهد و تفاهم هستند که در کنار هم یک عشق کامل را ایجاد میکنند. کنار گذاشتن خانواده و دوستان قدیمی این روانشناس اضافه کرد: ممکن است شما تصور کنید آشنا شدن با فرد ایدهآلتان برای خوشبختی شما کافی است و دیگر نیازی نیست که زمانی را به خانواده یا دوستانتان اختصاص دهید، شاید هم دخالت خانواده و دوستان در مورد رابطۀ شما و نامزدتان باعث شده چنین تصمیمی اتخاذ کنید. به هر حال، دلیل این تصمیم هرچه که باشد، دلیل درستی نیست. وی تاکید کرد: افراد بهویژه در اوایل زندگی مشترک برای حل مشکلات خود به یک شبکه حمایت اجتماعی قوی نیاز دارند؛ شبکهای که اعضای خانواده و دوستان قدیمی از مهمترین اعضای آن به شمار میروند. شما با تقسیم وقت خود و اختصاص دادن بخشی از آن به خانواده دوستانتان به آنها نشان میدهید که هنوز هم برای شما مهم بوده و به آنها در کنار آمدن با این تغییر کمک میکنید. افشای همۀ مسائل محرمانه قربانی در ادامه گفت: درست است که ما باید با همسر آیندهمان روراست باشیم، اما دلیلی ندارد که وی بداند مثلاً پسرخالۀ ما شش سال پیش از ما خواستگاری کرده و یا ما در سن هفده سالگی به دختر همسایهمان علاقهمند شده بودیم. البته اگر مسئلۀ جدیای مانند آشنایی قبلی وجود داشته حتماً باید عنوان شود، اما مطرح کردن موارد عاطفی که اهمیت چندانی ندارد تنها موجب بیاعتمادی طرف مقابل میشود و ممکن است وی از این مسئله به عنوان نقطه ضعف شما استفاده کند. ترس از قضاوت مردم وی تصربح کرد: گاهی افراد دوره آشنایی را طی میکنند، ولی با وجود مشکلات به دلیل قضاوت منفی مردم در مورد خود، آنها را نادیده میگیرند. گاهی افراد پیش از اینکه از همدیگر شناخت پیدا کنند، قول ازدواج میدهند و برای خود تعهد ایجاد میکنند. برخی اوقات حتی اگر طرف مقابل درخواست زمان بیشتر برای آشنایی را از آنها بکند، او را متهم به زیر پا گذاشتن تعهد میکنند.
چگونه ازدواج کنید که خوشبخت شوید؟
اما در ازدواج بیش از همیشه شناخت از شخصیت به کار می آید. این که من چه شخصیتی دارم و با شخصیتی می توانم زندگی مشترک داشته باشم. «شخصیت» یعنی چه؟ شخصیت مجموعه خصوصیات اخلاقی فردی است که با شناخت آنها فرد قابلپیشبینی میشود؛ از خصوصیات فردی گرفته تا خصوصیات اجتماعی و نحوه تعامل فرد با خود و دنیای اطراف برای دستیابی به اهدافش. مثلا وقتی ناکامی پیش میآید، بعضیها سعی میکنند نقاط ضعفشان را جبران و از آن بهعنوان پله استفاده کنند اما در مقابل بعضیهای دیگر سرخورده و بدبین میشوند و حتی ممکن است روابطشان را با اطرافیان قطع کنند و... همه این انتخابها به شخصیت افراد بستگی دارد. مسلما افراد با شخصیتهای متفاوت بر اطرافیان خود هم تاثیر میگذارند و این موضوع در امر ازدواج بسیار پررنگ است چراکه 2 نفر وقتی برای زندگی با یکدیگر اقدام میکنند، ارتباط عمیقتری با هم خواهند داشت بنابراین باید سلیقهها و خواستههایشان به هم نزدیک باشد. پس موقع انتخاب همسر، بیشتر از آنکه به تفاوتها توجه کنید، باید به تشابههایتان اهمیت بدهید تا راحتتر با همسر آیندهتان کنار بیایید و از زندگیتان لذت بیشتری ببرید. پیش از ازدواج باید.. غیر از سطح اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... دو خانواده که باید به هم نزدیک باشد، یکی از اولین موضوعهایی که باید به آن دقت کنید، نوع روابط اجتماعی همسر احتمالیتان است. مثلا اگر فردی روابط اجتماعی محدودی دارد، علاقهای به مهمانی رفتن ندارد، از زندگی فردی لذت بیشتری میبرد و... ممکن است با ازدواج مشکل پیدا کند چراکه در مرحله اول، ازدواج یک زندگی اجتماعی است و در مرحله بعد وقتی با فردی ازدواج کند که اهل روابط اجتماعی وسیع باشد، قطعا هم خود و هم همسرش اذیت میشود. یکی دیگر از مسائلی که باید برای فرد قبل از ازدواج مشخص باشد، هدفش است. مثلا اگر فردی کمالگرا باشد تا به ایدهآلهایش نرسد، از زندگی راضی نخواهد بود و وقت بیشتری را به شغلش اختصاص میدهد اما فردی که سقف آرزوهایش کوتاهتر است، خواستههای کمتری دارد و آن همه تلاش و کار برایش آزاردهنده است! بنابراین به این نکته هم توجه داشته باشید و ببینید در این زمینه چقدر به همسرتان نزدیک هستید. خصوصیاتی که به اختلال تبدیل میشوند وقتی صحبت از اختلال میشود، منظور این است که صفات و خصوصیاتی که گفته شد، شکل برجستهتر و پررنگتری به خود میگیرند و به یک اختلال شخصیتی تبدیل میشوند. در ادامه به شناخت انواع اختلالها میپردازیم اما پیش از آن یادتان باشد اگر خودتان یا فردی که قصد دارید زندگیتان را با او قسمت کنید، دچار هر کدام از این اختلالها هستید، حتما پیش از ازدواج نسبت به درمانش اقدام کنید. اولین اختلالی که باید به آن پرداخت، اختلال شخصیت وابسته است. دقت کنید فرد انتخابیتان در روابط، تصمیمگیریها و مسئولیتهایش بتواند بدون حمایت و وابستگی به دیگران زندگی کند. آنها گاهی سلطه دیگران را هم میپذیرند تا حمایتشان را از دست ندهند و در مقابل رفتارهای آزاردهنده دیگران سکوت میکنند تا مقبول بمانند. اختلال شخصیت اجتنابی، نوع دیگری از اختلال است که فرد با وجودی که از لحاظ اجتماعی از ارتباط برقرار کردن با دیگران لذت میبرد، از برقراری ارتباط با دیگران هراس دارد. ترس از مسخره شدن، خرابکاری در جمع و... و در نهایت طرد شدن مانع از برقراری ارتباط این افراد با دیگران میشود. اگر این اختلال شدت داشته باشد و حالت بیمارگونه پیدا کند، قطعا برای فرد و همسرش مشکلساز خواهد شد. بعضی افراد هم به اختلال شخصیت وسواسی اجباری مبتلا هستند. این افراد معمولا بسیار کمالطلب هستند و انتقادپذیریشان در این زمینه بسیار کم است. آنها دوست دارند دیگران را کنترل کنند و کمالگرایی در همه جنبههای زندگیشان دیده میشود. این افراد معمولا روابط اجتماعی و تفریحشان را هم فدای کمالگراییشان میکنند و بیش از حد برای شغلشان وقت میگذارند. بیش از حد منظم، جزئینگر و بسیار انعطافناپذیرند و حتی ممکن است افراد خسیس و لجبازی هم باشند. از خودشیفته تا ضداجتماعی گروه دیگری از اختلالهای شخصیتی به 4 اختلال خودشیفته، نمایشی، مرزی و ضداجتماعی تقسیم میشوند. خودشیفتهها افرادی خودخواه و خودپسندند و احساس میکنند دنیا حول محور آنها میچرخد. همیشه از بالا به بقیه نگاه میکنند و به همین دلیل احساس همدلی کمتری با دیگران دارند. زندگی با این افراد سخت است چراکه سعی میکنند دیگران را تحقیر کنند و خود را بالا ببرند. پس موقع انتخاب خوب چشمهایتان را باز کنید! مبتلایان به اختلال شخصیت نمایشی هم معمولا با ادا و اطوارهای خاص صحبت میکنند، لباس و مدل مو و... آنها با دیگران بسیار متفاوت است و تمایل زیادی به جلب توجه دیگران دارند رفتارهای این افراد هیجانی است و معمولا ارتباطشان با دیگران بسیار سطحی است؛ پس ازدواج با این افراد ریسک بزرگی محسوب میشود. اما آن گروه از افرادی که در زندگی ثباتقدم ندارند و دائم در تلاطم هستند، مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی هستند. این افراد در رفتار و کردار و زندگی هیچوقت پایدار نیستند و با کوچکترین اتفاقی تغییر نظر میدهند چون احساسشان در مورد خودشان هم بسیار ناپایدار است. احساس پوچی و اقدام به خودکشی، ضعف در کنترل خشم و بیثباتی در الگوهای رفتاری از دیگر نشانههای این اختلال است و افرادی که مدام شغل عوض میکنند، در همین گروه قرار دارند. اختلال ضداجتماعی گونهای دیگر از اختلال شخصیت است که حادترین حالتش را میتوان در جنایتکاران و افراد مجرم دید! این افراد نمیتوانند خود را با قانون تطابق دهند، بدون عذاب وجدان دروغ میگویند، به حریم دیگران احترام نمیگذارند و به حقوق دیگران تجاوز میکنند و همسرشان هم از این قاعده مستثنی نیست! زندگی با این افراد نهتنها سخت بلکه خطرناک است. کسانی که به ندرت از دواج میکنند اختلال شخصیت پارانوئید که بهعنوان بدبین و شکاک یا بددل معروف است، باعث میشود فرد خیلی سخت به دیگران اعتماد کند. این افراد اصولا به همه، حتی همسرشان سوءظن دارند و با کوچکترین اشتباهی اعتمادشان را از دست میدهند. مدام فکر میکنند دیگران میخواهند از آنها سوءاستفاده کنند بنابراین همیشه در حال انجام کارهایی هستند که دیگران نتوانند از آنها سوءاستفاده کنند. بسیار کینهای هستند و به محض اینکه اشتباهی از اطرافیانشان ببینند، سریع ارتباطشان را قطع میکنند و روابط اجتماعیشان را بر هم میزنند. این افراد معمولا اهل روابط اجتماعی نیستند و زندگی با آنها طاقتفرساست. در میان اختلالهای شخصیت، مبتلایان به اختلال اسکیزوتایپال یا گسیختهگون و اختلال اسکیزوئید کمتر سراغ ازدواج و عشق و عاشقی میروند چون اساسا افراد اجتماعیای نیستند اما ممکن است بنا به دلایلی عاشق شوند و سراغ زندگی مشترک هم بروند اما با رفتارهایی که دارند، اغلب همان زندگی انفرادی را ادامه میدهند.
مبتلایان به اختلال اسکیزوتایپال عجیب و غیرعادی با اعتقاداتی ماورائی هستند و به سحر و جادو و خرافه اعتقاد زیادی دارند؛ افرادی که برای هر کاری سرکتاب باز میکنند و دعا میگیرند و برای دفع شر و خیر دنبال سحر و جادو هستند، در این گروهاند. درک این افراد از واقعیت میتواند با اشتباههای بزرگی همراه باشد و به خاطر اعتقادات عجیب و خرافیشان ممکن است دچار بدگمانی و سوءظنهای پارانوئیدی شوند.
اما اختلال شخصیت اسکیزوئید به مراتب پیچیدهتر از تمام اختلالهاست. افراد اسکیزوئید زندگی کاملا فردی دارند و معمولا نمیتوانند کسی را به دنیای خود راه دهند. این افراد در روابط با دیگران شرکت نمیکنند، بسیار منزوی و گوشهگیر هستند و از ارتباط اجتماعی و رابطه با دیگران اصلا لذت نمیبرند بنابراین معمولا از لحاظ جنسی هم افراد سردی هستند. پس تمایل کمتری به ازدواج دارند اما ممکن است به دلایل خاص عاشق فردی شوند و برای به دست آوردن عشقشان هر کاری بکنند اما بعد از ازدواج دوباره به دنیای خود بر میگردند و علاقه سطحی و ناگهانی پیشآمده را پس میزنند و به زندگی سرد، تغییرناپذیر و انفرادی خود باز میگردند.
دلایلی که خواستگار شما راست نمی گوید
از قدیم الایام یکی از مسئله های بزرگ جوانان این بود که چطور می تواند در همان جلسات محدود آشنایی قبل از ازدواج، به شناخت کافی رسید و به حرف های طرف مقابل اعتماد کرد. خب، ظاهرا این روزها علم به قدر کافی پیشرفت کرده است که به ما در کشف دروغ طرف مقابل کمک کند اگرچه همیشه فرض ما آن است که او راست می گوید؛ مگر اینکه خلافش ثابت شود. اینجاست که تکنیک های کشف پنهان کاری به کمک می آیند؛ البته اغلب اوقات کشف دروغ زیاد هم کار سختی نیست. در این نوشتار نشانه هایی را می خوانید که اگر مکررا دیده شوند، باید در باور آنچه می شنوید، بیشتر تامل کنید.
1-ناهماهنگی ما انسان ها می توانیم زبانمان را وادار به دروغ گویی کنیم، اما بدنمان را نه؛ چون وقتی دروغ می گوییم، بدنمان با گفته هایمان هماهنگ نمی شود. درواقع بدن ما همیشه راست می گوید؛ مثلا وقتی کسی بخواهد به دروغ به چیزی پاسخ مثبت بدهد، ممکن است سرش هم زمان کمی به عقب برود که این حرکت به معنی «خیر» است.درحقیقت مغز ما طوری طراحی شده است که تمام واکنش های طبیعی بدن را با هم هماهنگ می کند؛ مثلا اگر کسی به شما گفت که «از دیدنت خیلی خوشحالم»، اما لحظه ای اخم هایش درهم رفت یا بر روی بینی اش چین افتاد، بدانید راست نمی گوید و یا اگر کسی نگاه معنی داری به شما کرد، مجبور نیستید حرفش را باور کنید! یادتان باشد به چشمتان بیشتر از گوشتان اطمینان کنید؛ چون زبان بدن ناخودآگاه اما کلام، خودآگاه است. همچنین، این ناهماهنگی را می توان میان گفته های خود فرد در زمان های مختلف یا صحبت های او با دیگران، مثلا خانواده اش، مشاهده کرد. حتما شنیده اید که می گویند دروغ گو کم حافظه است؛ چون فردی که راستش را نمی گوید، مسلما داستانی را از خودش سر هم می کند که ممکن است بعضی قسمت هایش با هم جور نباشند؛ مثلا هیچ کس نمی تواند هر روز عصر به باشگاه ورزشی برود؛ در حالی که ساعت کاری اش 8 تا 21 است!
2- آسمان ریسمان بافتن وقتی کسی در برابر پرسش های حساس شما از پاسخ های رک و صریح طفره می رود، اجازه دارید به حرفش شک کنید. طفره رفتن می تواند به شکل جواب دادن سوال با سوالی دیگر باشد؛ مثلا در جواب سوال «شما سیگار می کشید؟» می گوید: «این چه سوالی است؟!» یا مثلا در جواب «آیا شما اهل عبادت هستید؟»، می گوید: «چه سوال خوبی پرسیدی! بگذار برایت داستانی را تعریف کنم...». فلسفه بافی هم نوعی طفره رفتن است. شما فقط یک سوال پرسیدید و او نیم ساعت از این در و آن در می گوید. دست خودش نیست، او می خواهد موضوع اصلی را بپوشاند و ناخواسته آن قدر پرحرفی می کند که موضوع بین حرف ها گم شود. جواب های دروغ معمولا بسیار طولانی تر از حد طبیعی است و در نهایت هم نمی فهمید بالاخره پاسخ طرف مثبت بود یا منفی؛ مثلا وقتی از طرف مقابلتان درباره وابستگی او به والدینش سوال می کنید و او از مزایای عدم وابستگی می گوید، محترمانه حرفش را قطع کنید، دوباره سوالتان را مطرح کنید و از او جواب مستقیم بخواهید؛ برای مثال بگویید: «فکر کنم منظورم را درست بیان نکردم. منظورم این بود که...»
3- اضطراب و واکنش غیرعادی اضطراب نشانه های زیادی دارد. اگرچه این مورد در جلسه آشنایی کاملا طبیعی است، اما وقتی علائم اضطراب فقط زمانی بروز می کند که شما موضوع حساسی را پیش می کشید، خوب چشم و گوشتان را باز کنید. یادتان باشد دروغ گویی با پنهان کاری برای هیچ کس آسان نیست و او هرقدر بخواهد این نشانه ها را پنهان کند، قادر نیست علائم ناخودآگاه نظیر عرق کردن، سرخ شدن یا پریدن رنگ چهره، خشک کردن عرق بالای ابرو قبل از شروع و حین صحبت و... را از نظرها دور کند. برای فهمیدن این موضوع می توانید بحث و موضوع حساس را به درازا بکشانید و علائم اضطراب و واکنش های جانبی دیگر را بررسی کنید. ممکن است یک پرسش خاص فرد را دچار چنان اضطرابی کند که او دچار خشکی گلو شده و مجبور شود مرتبا آب دهانش را قورت دهد، زیادی لب هایش را زبان بزند و یا دستانش را به هم بمالد. واکنش شدید هیجانی هم از جمله نشانه های عدم صداقت است؛ مثلا وقتی شما می پرسید «شما قبلا ازدواج نکرده اید؟» و او ناگهان از جا می پرد و با خشم و اعتراض می گوید: «واقعا در مورد من چه فکری کرده اید؟» و بعد شما را به بی ملاحظگی و بی احترامی متهم می کند، بدانید که حتما مسئله ای را پنهان می کند؛ چون می داند که موضوع اصلی تحقیقات محلی پیدا شده است؛ در حالی که شخص صادق از سوال شما فقط می رنجد؛ چرا که به هر حال مطرح کردن این پرسش به این شکل کار جالبی نیست!
4- پنهان شدن پشت راست، سربالا، نگاه مستقیم و حالت بدن باز و راحت از نشانه های صداقت است؛ بنابراین اگر خواستگار شما طوری نشسته است که احساس می کنید می خواهد در زمین فرو برود، یعنی حالت بدنش کاملا بسته، دست ها به بدن چپسبیده، پاها قلاب شده، پشت خمیده و سر پایین است، احتمالا یا دارد از خجالت آب می شود یا دروغ می گوید، البته خجالت تا حدی طبیعی است اما برای کشف بی صداقتی طرف مقابل نیاز به نشانه های بیشتری دارید: فرد دروغ گو شاید ناخودآگاه موانعی را بین خود و شما بگذارد؛ مثلا گوشی، خودکار، کتاب، ظرف میوه یا هر چیز دیگری که دم دستش باشد؛ چرا که این حفاظ نمادین به او احساس امنیت بیشتری می دهد. اگر می خواهید صداقت یا بی صداقتی او را بفهمید، موانع را بردارید. با او رودررو شوید و واکنش هایش را زیرنظر بگیرید. کف دست مورد دیگری است که می تواند برای شما نشانه صداقت باشد؛ زیرا شما هرگز کف دست فردی را که در حال دروغ گفتن است، نمی بینید. اگر به محض پرسیدن سوالی، دست های شخص به پشت برگردد یا در جیب یا در پشتش پنهان شود، بدانید این همان لحظه حساسی است که شاید سرنوشتتان را عوض کند. یکی از نشانه های فرد دروغ گو، پایین رفتن لحن صداست. او عادی حرف می زند، اما در یکی دو جمله خاص صدایش انگار از ته گلو در می آید؛ نگته را گرفتید؟ ما انسان ها به ندرت می توانیم با صدای بلند و اعتماد به نفس بالا دروغ ببافیم
چطور بر اضطراب روز عروسی غلبه کنیم؟
اجازه ندهید که اضطراب روز عروسی از همه احساسات خوبتان جلو بزند! این توصیهای است که اغلب عروسهای جوان پیش از فرا رسیدن روز بزرگ زندگیشان با آن مواجه میشوند، ولی آیا چنین چیزی ممکن است؟ فشار اینکه همه چیز مرتب و منظم و دقیق انجام شود، ممکن است شما را عصبی کند، بنابراین در اینجا پیشنهادهایی را ارایه میدهیم که به شما کمک می کند این احساس ( طبیعی) را کاهش و کارهایتان را در کمال خونسردی انجام دهید. خودتان انجام دهید شاید بهترین چیز برای برگزاری مراسم این باشد که شما هزاران نفر را داشته باشید که به شما در انجام کارها کمک کنند. اما آیا تا به حال این اصطلاح را شنیدهاید که «اگر میخواهید کاری به خوبی انجام شود، خودتان آن را انجام دهید؟» خوب این درست است! برای چیزهای کوچک، مثلاً اینکه آیا همه وسایلی که باید گل و ربان زده میشده، آماده است یا خیر، اجازه دهید که مادرتان آنها را چک نماید. اما برای مسائل مهم، مانند چک کردن اینکه آیا حلقههای ازدواج از جواهر فروشی تحویل گرفته شده است، و یا اینکه آیا لباس شما بخار خورده و آماده است، خودتان آنها را انجام دهید. برای آرامش ذهن خود این کار را انجام دهید، ما ضمانت میکنیم که این توصیه سودمند، کمک میکند که در روز عروسی آرامش بیشتری داشته باشید. مثبت بیاندیشید به جای اینکه به عکس العمل ها و نظرهای دیگران درباره برنامه ریزی ازدواج گوش دهید، سعی کنید فکرتان را مثبت کنید. مثبت بیاندیشید و به خودتان انرژی دهید. همه دوست دارند که شما مراسم عروسی زیبایی داشته باشید، پس به یاد داشته باشید که همه شما برای یک هدف مشترک کار می کنید. اینکار باعث می شود که فشار و اضطرب کمتر شود. همچنین زمان بیشتری برای شما و کسانیکه در حال کمک کردن به شما هستند فراهم می کند تا کارها را به بهترین نحو انجام دهید. فراموش نکنید که شعار «من می توانم» و فکر مثبت رمز موفقیت در انجام دادن تمام کارها و برنامه ریزی های این روز است. برنامهی زمانی تهیه کنید میخواهید موثرترین راه برای حفظ آرامش در روز عروسی را بدانید؟ منظم و سازماندهی شده باشید! اگر یک برنامهی زمانبندی داشته باشید، دچار استرس و حالت عصبی نخواهید شد. شما میدانید که شماره تلفنهای شما کجاست، هر شخصی احتمالاً در حال حاضر کجاست و حدوداً چه زمانی در مراسم حاضر خواهد بود و بسیاری مسائل دیگر. بنابراین چند روز قبل از مراسم عروسی، یک برنامه زمانبندی برای خود ایجاد کنید و مطمئن شوید که آن را مرور و تکمیل نموده و تمام موارد و مسائل لازم برای جشن عروسی را در آن آوردهاید.
خودتان باشید به یاد داشته باشید که عروسی، حول شما و همسرتان می گردد. اگر شما از اینکه در مرکز توجه قرار بگیرید احساس نگرانی می کنید، سعی کنید به آن روز به عنوان مراسمی صمیمی و خودمانی فکر کنید. هر چه نباشد شما در میان دوستان و اقوامتان هستید! سعی کنید هنگام صحبت با دوستان در چشمشان نگاه کنید. به این طریق با دوستانتان ارتباط برقرار کرده اید، خودتان هستید و از هر لحظه این روز لذت می برید. درددل و مشورت کنید بگذارید دیگران از اضطراب و نگرانی شما برای این روز مطلع شوند. هرچند که احتمالا دوستان و آشنایانتان از این احساس شما با خبر هستند اما همیشه نمی توانند ذهن شما را بخوانند و متوجه شوند که دقیقا چه چیزی شما را آزار می دهد. با بیان کردن احساساتتان همه می توانند شما را به درستی کمک و حمایت کنند. شما مشغول تدارکات برگزاری یک روز بزرگ هستید اما اجازه ندهید که این اضطرابها خیلی جدی شوند – مهمترین مسئله این است که از این لحظات لذت ببرید و خوش بگذرانید. به خودتان هم توجه کنید شما نمی توانید تخته گاز به سمت برنامه ریزی مراسم ازدواجتان بروید و به چیز دیگری فکر نکنید. برای دیدار با دوستانتان وقت بگذارید، به آرایشگاه بروید و به خودتان برسید. ورزش کردن نیز یکی از بهترین راهها برای تمرکز و استراحت کردن است. البته در کنار دوستان بودن خیلی لذت بخش تر است. پیش از اینکه به «آقا و خانم ایکس» تبدیل شوید با دوستانتان به کافی شاپ محبوبتان بروید یا برای فیلم دیدن با آنها در سینما قرار بگذارید. اینکار باعث می شود که برای انجام کارهای عروسیتان هم انرژی بیشتری داشته باشید. خیلی نگران نباشید سعی کنید خیلی نگران جزئیات مراسم روز عروسیتان نباشید. با همه این تلاشها و کارهایی که انجام داده اید مطمئن باشید که این روز به بهترین نحو برگزار خواهد شد. حتی گاهی اوقات سورپرایزهای کوچک می تواند جالب هم باشد. بگذارید که احساس جشن و شادی در شما هم رخنه کند و از این روز لذت ببرید. بنابراین خود را برای مسائل غیرمنتظره آماده کنید. در این صورت اگر مسئلهای پیش آید، شما کاملاً غافلگیر نخواهید شد! و به خاطر داشته باشید هر مشکلی هم که پیش بیاید، نخواهد توانست روز شما را خراب کند. پس آرام باشید و از این روز زیبا لذت ببرید.
چرا ازدواج عاشقانه به طلاق نزدیک است؟
زندگی مشترک پیچیدگی های خاصی دارد که اگر آنها را نشناسید ممکن است در تله ای بیفتید که خیلی ها در آن افتاده اند. یعنی خراب شدن رابطه دو نفره تان و در نهایت طلاق. رسولُ اللّه (ص) می فرمایند: ما أحَلَّ اللّه شیئا أبغَضَ إلَیهِ مِن الطَّلاق. خداوند چیزی را که نزد او منفورتر از طلاق باشد، حلال نکرده است. (میزان الحکمه) اگر می خواهید ازدواج شما به طلاق منجر نشود، این اصول ساده اما ضروری را از همین امروز یاد بگیرید و در زندگی مشترک فردایتان به کار ببندید. نکته مهم این است که هر دو نفر شما باید برای به کار بستن این اصول تلاش کنید وگرنه تلاش یک نفره شما حتما با شکست همراه خواهد شد: - اول باید هنگام انتخاب فردی را انتخاب کنید که هم کفو شما باشد تا پس از سپری شدن ایام پرهیجان ابتدای زندگی، ناچار به تحمل همسرتان نشده و در ضمن گرفتار طلاق عاطفی نشوید. لازم است همسرتان را از فردی که در طبقه اجتماعی، مالی و فرهنگی خودتان است، انتخاب کنید. نه بالاتر و نه پایین تر. نکته بعدی این است که سعی کنید عشق به همسرتان را حفظ کنید. - عهد کنید که از همان دوران آشنایی تا روز آخری که با هم زندگی می کنید، از اختلافات و ناراحتی های کوچک چشم پوشی کنید، هرگز به یکدیگر توهین نکنید، هرگز با صدای بلند با هم صحبت نکنید، به هم وفادار بمانید تا عشق و حرمتی که باید میانتان حاکم باشد، حفظ شود. به این ترتیب کارتان به جایی نمی رسد که ناچار شوید یکدیگر را تحمل کنید و گرفتار طلاق عاطفی شوید. - این یک اصل مهم است. اگر می خواهید ستون های زندگی تان حفظ شود، هر کدام در جایگاه خودتان قرار بگیرید. زن باید به وظایف زنانه و مرد نیز به وظایف مردانه خود عمل کند. زن باید زنانگی داشته باشد و مرد هم مردانگی تا جذابیت خود را برای یکدیگر از دست ندهند. - اگرچه که باید نقش زنانه یا مردانه خود را همیشه حفظ کنید اما ازدواج یک رابطه کارمندی نیست که همیشه در نقش خود بمانید. باید انواع رابطه را با همسرتان تجربه کنید. در موقعیت هایی برای همسرتان دوست باشید، در موقعیت هایی کاملاً جدی باشید، در موقعیت هایی دلگرمی بدهید و در موقعیت هایی بر مشکلات و ضعف ها تمرکز کنید، گاهی حتی اگر لازم است به طور موقتی نقش های او را به عهده بگیرید و در انجام آنها کمکش کنید. طلاق دلایل متعددی دارد که مهم ترین آن ها از این قرار است: - عده ای ازدواج می کنند چون می خواهند از طریق ازدواج مشکلاتشان را برطرف کرده یا به نوعی از مشکلات خانه پدری خود فرار کنند. این افراد بی توجه و بی فکر ازدواج می کنند و تلاشی برای شناخت طرف مقابلشان نمی کنند؛ بنابراین اندکی پس از ازدواج متوجه انتخاب ناآگاهانه خود می شوند و نمی توانند با او ادامه دهند. - برخی هم به دلیل ادانکردن مسئولیت های ازدواج و وظایف همسری به طلاق می رسند. - در برخی دیگر از زندگی ها دخالت خانواده ها، به خصوص پدر و مادر زوجین، کار را به جدایی می کشاند. - برخی دیگر از طلاق ها به دلیل بی وفایی یکی از طرفین صورت می گیرد. - اعتیاد، به خصوص اعتیاد مرد، یکی دیگر از دلایل رایج طلاق است که زن ناچار می شود کار کند و خرج مواد همسرش را بدهد و چیزی که او را بیشتر نگران می کند این است که مبادا اعتیاد پدر به فرزندان نیز منتقل شود و فرزندان از پدرشان بیاموزند. - فساد اخلاقی یک یا هر دو طرف؛ چون ازدواج یک گره را از هم باز می کند. - دلیل دیگر، از بین رفتن شور و حال همسر است. وقتی فردی عاشق شور و نشاط و انرژی همسرش باشد و ببیند در سن بالا همسرش دیگر انرژی سابق را ندارد، از زندگی دلسرد می شود و حتی کار به طلاق می کشد. طولانی شدن دوران عقد عامل طلاق ازدواج و شروع زندگی نیاز به جاذبه دارد؛ مثلا دوران نامزدی اگر شش ماه باشد فرصت خوبی برای شناخت است، اما اگر 6 سال به طول بینجامد، دو نفر جاذبه های خود را برای یکدیگر از دست می دهند و آن انگیزه جدی برای شروع را نخواهندداشت. حتما دیده اید که بر روی قرص ها یک ماده شیرین وجود دارد و تا زمانی که شیرینی بر روی قرص هست، باید قرص را قورت داد؛ وگرنه اگر زمان بیش از حد بگذرد، دیگر قرص تلخ می شود که حتی ناچار می شوید آن را بیرون بیندازید. بعضی ها می پرسند اگر این شیرنی بخواهد بعد از ازدواج از بین برود، همان بهتر که زندگی اصلا شروع نشود اما پاسخی که به این افرادمی دهیم این است که شیرینی های ابتدای ازدواج بیشتر جنبه ظاهری و فیزیکی دارد؛ مثلا شما جذب صورت و وضعیت ظاهری طرف مقابلتان می شوید و در مراحل بعدی جاذبه های دیگری برایتان مهم می شوند و مسئله تغییر می کند. اما آنچه مهم است، عمق رابطه طرفین است؛ چرا که دو طرف عشق و علاقه ای عمیق و واقعی به هم پیدا می کنند، به یکدیگر وابسته شده و با هم یکی می شوند.
منابع:ازدواج موفق
منابع:ریشه یابی
پایان
وب متفاوت و زیبایی دارین خیلی خوشحال شدم دوباره به وبتون اومدم اگه خواستید یه سری بزنید http://top700.com
متن نظر ... سلام استادعزیز بسیارمفیدبود من 29 سال دارم ازشما تشکرمی نمایم سپاس
متن نظر ... سلام استاد من دروبلاگ شما اطلاعات ارزشمندی بدست آوردم مقاله ومطالب طبقه بندی ودست داشتنی بود مرسی
متن نظر .. سلام علیکم استادعزیز این مقاله خوب وفوقلعاده بود متشکرم آقای قاسمی
متن نظر ...خوب است
متن نظر ... عال مرسی
متن نظر ... ;ملاحظه شدمرسی
متن نظر ... خیلی عالیه
متن نظر ... مستندات واطلاعات ذکرشده خوبه
متن نظر ... لذت بخش بود
متن نظر ... چراخواستگاردروغ میگه بده
متن نظر ... به نظرمن ازدواج بافامیل حماقته آخراحمقی
متن نظر ... خوبه متشکریم
متن نظر ... تمیزبوداستفاده بردیم
متن نظر ... من که انتخاب کردم ای بدی نیست
متن نظر ... بعضی ها حرف گوش نمی دهند وگرنه چی میشد
متن نظر ... ازدواج بافامیل یعنی عدم مفهوم زندگی یعنی زنده بودن وارزوی تمام شدن
متن نظر ...از قدیم الایام یکی از مسئله های بزرگ جوانان این بود که چطور می تواند در همان جلسات محدود آشنایی قبل از ازدواج، به شناخت کافی رسید خوبه مرسی استادعزیز
متن نظر ... یجورای جالبه
متن نظر ...بروز مشکلات ژنتیکی در ازدواجهای غیرخویشاوندی 2 تا 3درصد است. در حالی که این رقم برای ازدواجهای خویشاوندی به 4 تا 5درصد میرسد. شایدبیشترهم باشد
متن نظر ...مرسی اقای MGH
متن نظر ... همه راخوندم سایت خوبیه مطالب خوبه
متن نظر ... سلام خوبین این روزها جوان زودغایب میشن
سلام خوشم اومدخیلی باحا له ودوست داشتنی
متن نظر ...ازدواج فامیلی یعنی دردسر آنلاین.....وهمیشه جسارت دیگ اون حرفهای قدیمی پوچه
متن نظر ...این توصیهای است که اغلب عروسهای جوان پیش از فرا رسیدن روز بزرگ زندگیشان با آن مواجه میشوند، ولی آیا چنین چیزی ممکن است؟ فشار اینکه همه چیز مرتب و منظم و دقیق انجام شود، ممکن است شما را عصبی کند، بنابراین در اینجا پیشنهادهایی را ارایه میدهیم که به شما کمک می کند این احساس ( طبیعی) را کاهش و کارهایتان را در کمال خونسردی انجام دهید.
متن نظر ...سلام مطالب وبلاگ شما بسیاربسیار متنوع می باشدسری به سایت مابزنید
متن نظر ... ممنون خوبه
متن نظر ... کمی عاقلانه زندگی راسپری کنیم بزرگترهادخالت نکنندجواب مثبته
متن نظر ... درعجبم چه زمانه ای شده
متن نظر ...نگرفتم . ممکن است در تله ای بیفتید که خیلی ها در آن افتاده اند. یعنی خراب شدن رابطه دو نفره تان و در نهایت طلاق.
متن نظر ... دوست داشتم مرسی
I used to be recommended this blog via my cousin. I'm not certain whether this publish is written via him as nobody else realize such certain approximately my problem. You are wonderful! Thank you!
What's up Dear, are you in fact visiting this website regularly, if so then you will definitely take nice knowledge.
Hello, I think your site might be having browser compatibility issues. When I look at your blog site in Chrome, it looks fine but when opening in Internet Explorer, it has some overlapping. I just wanted to give you a quick heads up! Other then that, superb blog!
Glad to be one of many visitants on this awesome web site :D.