نغمه ها
گفتم گرفتارم خدا، گفتی که آزادت کنم.. گفتم یه دنیا غم رو دوشمه... گفتم زخمای روشونما.؟؟؟ تنهایی این نیست که.؟؟؟ هیچ کس اطرافت نباش...
او دائم صدامیزدو منتظرکمک بود... روزی مردی داخل چاهی افتاد... و بسیار دردش آمد... یک روحانی او را دید و گفت...؟ حتما گناهی انجام داده ای...إإ مردی که جهنم را خرید.که ب...
محبت تجارت پایاپای نیست،.. چرتکه نیندازیم که من چه کردم... و در مقابل تو چه کردی!.. بی شمار محبت کنیم،.. حتی اگر به هردلیلی... کفه ی ترازوی دیگران سبک تربو...
چگونه گذشتهیمان را فراموش کنیم؟ فراموش کردن گذشته یعنی چه؟ ۶ قدمی که برای فراموش کردن گذشته وجود دارد، کد...
[خجالت و کمرویی] کمرویی چگونه تعریف می شود؟ ارتباط خجالتی بودن با نداشتن اعتماد به نفس راهکارهای درمانی برای افراد خجالتی آیاخجالتی بودن اختلال محسوب می شو...
جمعیت زیادی دور حضرت علی(ع) حلقه زده بودند... مردی وارد مسجد شد... و در فرصتی مناسب پرسید:؟؟؟ یا علی! سؤالی دارم...؟ علم بهتر است یا ثرو...
لجبازی راچگونه تشخیص دهیم... لجبازی قاتل زندگی مشترک است. آثارهای منفی لجبازی کدامند...؟ روابطی که به شکست نزدیک است..
[صحبت کردن صحیح با شوهر] استقلال مالی خانمها ، مزایا، معایب... روش صحبت کردن صحیح باهمسر... حرف زدنهای پولکی...
[راهنمای خرید گل و گلدان, راهنمای نگهداری گلدان] دوست داری در خانه گل داشته باشی؟ درباره گیاه گلدان بخوانید نور خانهتان را بررسی کنید بهترین گل برای گلدان خرافات در مورد نگهداری از گل ها!
آنان که به هر ذلتی تن میدهند تا زنده بمانند،
مردگان خاموش و پلید تاریخند.
اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند!
اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست!
اگر روزی ترکت کردند،
بدان با تو بودن لیاقت می خواهد.
زیباترین "معماری" من ،
ساختن "ذهن و دل" خویشتن است .
در گستره ی وسیع اندیشه ی خود ،
سازه ای باید ساخت ،
با ستونهایی برافراشته از افکارم …
و مصالح ، همه از جنس امید ،
و مراقب باشم ،
نقش "افکار غلط" در ذهنم ،
نقشه ی "تخریب بنیاد" من است
میتوان زیبا زیست
نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم
نه چنان بی مفهوم
که بمانیم میان بد و خوب
لحظه ها میگذرند
گرم باشیم پر از فکر و امید
عشق باشیم و سراسر خورشید
زندگی همهمه مبهمی از رد شدن خاطره هاست
هر کجا خندیدیم
هر کجا خنداندیم
زندگانی آنجاست
بی خیال همه تلخی ها...
بیشتر
از هر جایی که بیفتی ،
احتمالش هست که
بتوانی دوباره بلند بشوی ؛
از هرجایی ،
به غیر از چشم.
کتاب زندگی چاپ دوم ندارد
پرسیدم ؟چگونه
میتوانیم عاقلانه زندگی کنیم
با کمی مکث جواب داد :
گذشته ات را بدون
هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران
و بدون ترس برای آینده آماده شو
ایمان را نگهدار
و ترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن ، و
هیچگاه به باورهایت شک نکن
افتاده درختی که به خود میبالید
از داغ تبر به خاک غم مینالید
گفتم چه کسی به ریشه ات زد؟ گفتا
آنکس که به زیر سایه ام میخوابید
غرورگفت ،غیرممکنه ......
تجربه گفت: خطرناکه ......
عقل گفت: بیهودست ......
دل زمزمه کرد: امتحانش کن ......
عشق رامیگویم...امتحان کردم ..
غرورم به خاک افتاد ....
تجربه ام فنا شد إ
عقلم به باد رفت
ای دل از تو گلایه دارم....وعده ی
خیسی چشمهایم را نداده بودی..